یکی ازشگرد های موفقیت در زندگی آن است که بتوانیم برای مدتی ولو کوتاه قضایا را ازدید دیگران ببینیم . و یا در ذهن جای خودرا با موقعیت طرف مقابل عوض نماییم ، وبا چشم او به مسأله نگاه کنیم.
انسانها درجایگاه های مختلف اجتماعی قرار می گیرند:پدر ، برادر ، فرزند، همسر، خواهر، مادر، معلم شاگرد و...البته هریک ازاین موقعیتها ، درمقابل موقعیت دیگراست ؛ مثلا : پدردرقبال فرزند یافرزندان معنا ومفهوم پیدا می کند . همینطور برعکس ، هریک از این جایگاه ها بایسته های خاص خودرا می طلبد وعناوینی فقط برای شناسایی یک طبقه یا طیف خاص نیستند ، بلکه غرض ازآن ، درحیطه اخلاق وروابط اجتماعی ،آداب وچگونگی تعامل با همدیگر است. به عنوان مثال : مادر که درقبال فرزند یا فرزندان معنادارمی شود یک سری بایدها ونبایدهایی را نیز درقبال فرزندان بدنبال دارد . او دربرابر فرزندان وظایفی دارد وحقوقی .سخن ما ، در این رابطه دو طرفه است که در جایگاه های مختلف وجود دارد. مثلا معلم وظایفی درمقابل شاگردان دارد وحقوقی . بال مقابل شاگردان نیزوظایفی درمقابل معلم خود دارند وحقوقی.درواقع وظایف یک طرف حقوق طرف مقابل تلقی می شودوبرعکس.اکنون سخن ما، دراین نیست که هریک ازموقعیتهای مختلف چه حقوق و وظایفی نسبت به هم دارند بلکه می خواهیم دریک دید کلی روی دوطرفه بودن این حقوق و وظایف تأکید کنیم.می خواهیم بگوییم یک فرد بناچار درجایگاه های مختلف اجتماعی قرار می گیرد . او ممکن است به وظایف طرف مقابل در برابر خود آشنایی داشته باشد و چه بسا وظایف موقعیت مقابل را زیر ذره بین برده و با تمام جزئیات و ریزه کاریها آگاه باشد از طرف دیگر به تمام حقوق خود نسبت به طرف مقابل نیزآگاهی کامل داشته باشد و با تمام جزئیات آن رابداند . به نظر می رسد مردم غالبا اینگونه باشند و به نفع خود همه چیز را می دانند یا تلاش آنها بر دانستن آن است . اما سؤال اساسی این است که آیا همانگونه که به حقوق خود و وظایف مقابل آگاهی دارند ، وانتظارتحققش را دارند به حقوق دیگران و وظایف خود نسبت به آنها نیز به همان اندازه حساس هستند؟به عنوان مثال ما، درجایگاه شوهر ازتکالیف همسر خود نسبت به ما و از حقوق خود بر او آگاهی داریم وانتظارجامه عمل پوشیدن آن را داریم. اما آیا از تکالیف خود نسبت به همسر و حقوقی که او بر ما دارد به همان حساسیت حقوق خودمان براو و وظایف اونسبت به ما می باشد؟ شکل انسانی مسأله آن است که همانگونه که به وظایف دیگران نسبت به ما و حقوق ما برآنها آگاهی داریم و انتظار برآورده شدن آن راداریم ، باید به حقوق دیگران احترام گذاشته وبه وظایف وتکالیفمان نسبت به آنها آگاه بوده درانجام آن بکوشیم.مسأله وقتی شکل انسانی تر به خود می گیرد که به حقوق دیگران برما ، بیشتر ازحقوق خودمان بر دیگران اهمیت قائل باشیم . وازاین طرف نیز به وظایف ما نسبت به دیگران ، بیشتر ازوظایف آنها نسبت به ما ارزش قائل شویم اینگونه نباشد که:
ببری مال مسلمان وچو مالت ببرند
داد و فریاد برآری که مسلمانی نیست
علی (ع)می فرمایند : در روابط با دیگران خود را میزان قرار بده وآنچه بر خود می پسندی بر دیگران هم بپسند وآنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران هم مپسند . به عبارتی : یکی ازشگرد های موفقیت در زندگی آن است که بتوانیم برای مدتی ولو کوتاه قضایا را ازدید دیگران ببینیم . و یا در ذهن جای خودرا با موقعیت طرف مقابل عوض نماییم ، وبا چشم او به مسأله نگاه کنیم.
ممنون از حضورت .در و لاگم.مطلبی مفید درج کردی.با سپاس
سلام
ممنون که به وبلاگم سرزدید... امیدوارم در آینده هم نظر شما رو در بین نظرات بازدیدکنندگان ببینم
امیدوارم شما هم همیشه سالم و سعادتمند باشید
سلام دوست عزیز. مرسی که سر زدین. اگه مایلین تبادل لینک کنیم. ممنون
سلام
استفاده کردم
خوب بود
بای