جواب یک سوال

انسان دراین مسیر گام برداشته و لا اقل سعی داشته تا خویشتن خویش را بشناسد واحتمالا بر اساس این شناخت خود برای او وطیفهای بی نهایت گوناگونش برنامه سعادت همیشگی تدوین نماید اما نتیجه تلاشهایش دراین مسیر کتابی قطوری شد بنام(انسان، موجودی ناشناخته).

بسیاری از انسانها با تکیه به عقل وخرد خویش می خواهند کلیه مسائل هستی را حل کنند وحتی درباره آنچه که درپنجه عقل و خرد او در نمی آید (اما اجمالا اندیشه اش به وجود آنها اذعان دارد مانند جهان غیب،خدا،روح و...) با تکیه بر عقل وخرد واحیانا علم، دست به توجیه وتفسیر آنها بزند در حالیکه از درک حقیقت آنها عاجز است. انسان دراین مسیر گام برداشته و لا اقل سعی داشته تا خویشتن خویش را بشناسد واحتمالا بر اساس این شناخت خود برای او وطیفهای بی نهایت گوناگونش برنامه سعادت همیشگی تدوین نماید اما نتیجه تلاشهایش دراین مسیر کتابی قطوری شد بنام(انسان، موجودی ناشناخته).
در یک نگاه کلی به نظر می رسد به نتیجه خوبی رسیده باشد. زیرا انسان هنوز نتوانسته به تمام ریزه کاریهای بعد جسمانی خودش برسد چه رسد به روح که همچنان سر بسته در هاله ای از ابهام باقی می ماند(اگر خداوند آن را رمز گشایی نکند)دلیلش هم روشن است می توانیم به عنوان یکی از ادله  به کام مرگ رفتن هر روزه انسانها را ذکرکنیم چرا که اگر انسان شناخت کاملی از بدن خود ودگرگونیهای آن می داشت حتما برای بیماریهای آن نیز چاره جویی می کرد پس برای تدوین برنامه ای جامع نیازمند به منبعی هستیم که شناخت کاملی از ما داشته وازتمام ابعاد وجودی ما آگاهی کامل داشته باشد واو کسی جز خالق نیست اوست که هم ابعاد روحی وهم جسمی انسان را در تدوین بر نامه سعادت، در نظر دارد اوست که سعادت را برای انسان تعریف می کند زیرا از هرکسی بهتر آن را می داند اوست که به ابعاد ثابت ومتغیر انسان آگاهی دارد وبر اساس آن دو گزینه برنامه ریزی می کند...البته تمام این گفته ها به معنای تعبد صرف نیست. بدین معنا نیست که کورکورانه از دستوراتش اطاعت نماییم(اگرچه که بعد اثبات وثوق چنین منبعی تعبد هم خلاف عقل نیست) بلکه هم او چراغی در درون ما برای تمیز درست از نادرست وحق از باطل قرار داده است و او بایستی ما را به اطاعت ازآن فرا بخواند اما این نکته را باز تأکید می کنیم که بسیاری ازجاها را با این چراغ نمی توان دید وبرای تکمیل آن نیازمند منبع بیرونی هستیم.

اکنون سؤال اساسی درباره اسلام است. در میان دیانات مختلفی که وجود دارند، چه زائده افکار نخبگان بشری یا آسمانی ووحیانی، دینی که کاملتر از همه است وحتی گزاره های خرد گریز هم ندارد چه برسد به خرد ستیز وهمه گزینه های آن مطابق با موازین عقلی است، اسلام است. البته باید سالها از عمر خود مایه گذاشت ودرباره آن تحقیق کرد، یا سیره عقلایی بشر را که مراجعه به متخصص فن هست، پذیرفت و زیر و بم اسلام را از کسانی پرسید که درباره آن کار کرده اند.البته این بنده چنین ادعایی ندارد واین چند سطررا هم از باب وظیفه وآنچه به نظرم می رسید بیان داشتم ودرهر قسمت آن آماده پاسخگویی هستم البته مطلب بیشتر از آن است که در این چند سطر به نگارش درآمده است... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد