التیام زخم های روحی راهی به سوی حال برتر(بخش دوم)

مرحله چهارم : جبران خسارت

 هدف از انجام این مرحله جبران مناسب خسارت های ناشی از زخم روحی است.

این مرحله نیز به  اندازه ی مراحل  قبلی اهمیت دارد  و حلقه ای  کلیدی است زیرا  اگرچه بدون انجام این


مرحله و  مرحله  بعدی  می توانید  به  بقای خود  ادامه دهید ولی از نظر روحی بسیار شکننده هستید و

بنابراین در برابر هر ضربه کوچک آسب پذیر خواهید بود.

برای جبران خسارت ما بدنبال مواردی نظیر انتقام یا مجازات نیستیم.

 جبران خسارت در عمل :

خسارت هایی که بر اثر این ضربه به شخصیت، مهارت،اموال یاموقعیت های زندگی شما وارد شده است 

را بررسی کنید. برای شروع می توانید از فهرست زیر استفاده کنید.

 

فهرست زیان ها

 

ضربه ای که خورده اید باعث کاهش کدامیک از موارد زیر در شما شده است:

 

•        عزت نفس

•        اعتماد به نفس

•        خوش بینی

•        انرژی

•        اعتماد به دیگران

•        اعتماد به ایجاد بعضی روابط خاص با دیگران

•        حمایت اجتماعی

•        امنیت مالی

•        ادامه ی مراحل تحصیلی

•        تمایل به انجام کارهای تفریحی

•        سایر موارد...

 

ممکن است از خود بپرسید : " من که نمی توانم زمان را به عقب بازگردانم، پس چه فایده ای دارد"

هرگاه این افکار به ذهنتان  رسید بهتر  است به جای آن به کارهایی که  می توانید انجام دهید فکر کنید،

مثلاً : " می توانم  تاثیری را  که این ضربه بر زندگی ام گذاشته است تغییر دهم" یا " تا حدودی می توانم

خسارت را جبران کنم "

البته انجام  این مرحله  به ویژه در رابطه با التیام زخم های دوران کودکی ممکن است نیازمند برنامه ریزی

دراز مدت و کار مستمر باشد.

 

مرحله پنجم:تحلیل کردن

 

هدف:مشخص کردن این که چرا و چگونه این مسئله اتفاق افتاد،و یافتن نکات مثبت آن تجربه.

 

(زمانی که دری بسته می شود، در دیگری از رحمت گشوده می شود، اما اغلب ما

آن قدر به در بسته نگاه می کنیم که متوجه در دیگر نمی شویم.)     هلن کلر

        

بعضی افراد تا مدت ها در غم  و درد و شوک غوطه ور  می شوند و  مرتب از خود می پرسند: " چرا او این

کار را انجام داد؟ " ، " چه  طور خودم را در این بدبختی  انداختم؟ " ، " چه  مسائلی باعث  شد که چنین

شود؟ "  ماه ها یا حتی سال ها  بعد  ممکن است  همین افراد  در حالیکه  درد  روحی آن ها را فلج کرده

است و هنوز با همان  پرسش ها خود  را زجر می دهند  به مراکز مشاوره  مراجعه می کنند، از همین جا

اهمیت طی کردن این مراحل برای التیام بخشیدن به ضربه های روحی  مشخص می شود.

اگر شما با موفقیت چهار مرحله پیشین را پشت سر گذاشته باشید اکنون آماده تجزیه و تحلیل مسئله و

درس گرفتن از تجربیاتتان هستید.

البته در بعضی موارد  گفتن  راحت تر از عمل کردن  است،  درک بعضی از وقایع  به دلیل پیچیدگی بسیار

مشکل است. بعضی مسائل نیز ممکن است هیچ گاه با عقل جور در نیاید.

با وجود این بهتر است سعی خودتان را بکنید و درصورت لزوم از مشاور استفاده نمایید، به انجام رساندن

این مرحله مسلماً باعث خواهد شد احساس بهتری داشته  باشید و  از  شر پرسش هایی که باعث آزار

شما بوده اند خلاص شوید.

 

پنج حیطه تحلیل :

 برای هریک از حیطه ها سوالات زیر را از خود بپرسید:

 

1-    شرایط

 پیش از زخم برداشتن، در درون و بیرون شما چه می گذشت؟

چه اتفاقی افتاد؟

چه کسانی دخالت داشتند؟

 

2-    الگوها

 آیا پیش از این احساسات شما به صورتی مشابه جریحه دار شده بود؟

آیا وقایع پیش از آن ها مشابه بودند یا متفاوت؟

آیا گفته ها یا رفتارها شبیه موارد پیشین بودند؟

 

3-    مسئولیت

 آیا ویژگی ها یا رفتارهای شما در زخمی که برداشته اید دخیل بوده اند؟

آیا فرد دیگری مسئول بوده است؟

آیا عوامل دیگری هم دخیل بوده اند ( مثلاً فشارهای اقتصادی، تعصب، بیماری، شهوت، فاصله میان نسل

ها و...)

 

4-    اهمیت

 در یک مقیاس ده درجه ای میزان تأثیر این ضربه را بر خود و زندگی تان مشخص کنید.

آیا این واقعه بر دیگران نیز تأثیری داشته است؟

آیا این واقعه بر مسائلی که برای شما اهمیت دارد نیز تأثیری داشته است؟

 

5-    درس ها

 آیا این اتفاق باعث شده است خود را بهتر بشناسید؟

آیا دیگران را بهتر شناخته اید؟

آیا به طور کلی در مورد زندگی چیزی آموخته اید؟

آیا در نتیجه این صدمه باید در روابطتان تجدید نظر کنید؟

آیا می توانید کاری انجام دهید که دوباره چنین ضربه ای نخورید؟

آیا این تجربه باعث رشد شما شده است؟

آیا می توانید از این تجربه در آینده استفاده کنید؟

 

سعی کنید به این سوالات خوب فکر کرده و به آن ها پاسخ دهید.

 

(اگر تنها وقایع خوب برای شما اتفاق بیفتد نمی توانید شجاع باشید.)

                                                                                 مری تایلر موری

 

مرحله ششم : کانالیزه کردن

 

هدف از این مرحله کانالیزه کردن احساسات برانگیخته شده به مسیری سازنده و درس گرفتن

از زخم های روحی و بهره گیری از منافع آن است.

برای دستیابی  به این هدف یک برنامه  عملیاتی  گسترده برای خود بنویسید و بدین  منظور از موارد زیر

استفاده کنید:

 

1-    تبیین اهداف ایده آل بلند مدت( مثلاً یک تا ده سال)

2-    تبیین اهداف شش ماهه

3-    تبیین اهداف هفته آینده

4-    مشخص کردن منابع حمایتی ثابت شما

5-    مشخص کردن راه کارهای کنار آمدن با شکست ها

6-    مشخص کردن اینکه در صورت نرسیدن به اهدافتان چه خواهید کرد.

 

کانالیزه کردن می تواند برای شما مزایایی در برداشته باشد و باعث ایجاد انگیزه در شما شود.

فهرست  زیر شامل علایمی است که نشان می دهد زخم روحی شما آنگونه که باید و شاید التیام نیافته

است. ممکن است پس از بررسی این فهرست متوجه شوید که باید به مراحل قبلی بازگردید :

 

•        اختلال در قدرت تمرکز حواس به دلیل وجود افکار مرتبط با واقعه

•        اختلال در الگوی غذا خوردن یا خوابیدن

•        فراموشی غیر معمول/بی حوصلگی/دلمشغولی/ترس/نگرانی

•        ابراز غیرمنتظره و حتی نامتناسب احساسات

•        نشان دادن واکنش اضطرابی نسبت به افراد یا موقعیت هایی که یاد آور واقعه هستند

•        افزایش یا بروز ترس های بیمارگونه

•        تنش های جسمانی

•        مشکلات بهداشتی که ریشه روان تنی داشته باشند

 

مثال هایی از کانالیزه کردن سازنده:

 

•        افزایش آگاهی مردم به وسیله صحبت کردن درباره واقعه

•        ایجاد دوستی با یک همسایه تنها

•        انجام کار داوطلبانه برای یکی از مراکز خیریه

•        کار برای سازمانی که در جهت اهداف شما فعالیت می کند

•        پیوستن به یک گروه یا شکل دهی گروهی که افراد آن دچار ضربه های مشابه شده اند

•        ...

 

مرحله هفتم : عفو و بخشش

 

 هدف از این مرحله،بخشش فرد یا افراد مسئول و ایجاد روابطی عاری از غرض، کینه،حسادت

و بدخواهی است.

 ای کاش بخشش به همان راحتی بود که  بعضی ها می گویند.در اغلب  مقالات، کتاب ها و ... بخشش

به عنوان  کلید اصلی خوشبختی، سلامت روانی، روابط  رضایت بخش و  حتی  رستگاری اخروی معرفی

می شود.این درخواست های گیج کننده و گاه ناممکن، نه تنها باعث ایجاد احساس گناه غیرمنطقی می

شود بلکه اغلب به مانعی در راه فرایند طبیعی التیام تبدیل و باعث آسیب پذیری بیشتر می شود.

اگرچه  بخشش هدفی قابل تحسین و رضایت بخش است، اما بعضی اوقات چالشی  نامعقول و غیر واقع

بینانه است، هیچ کس نباید به خاطر نرسیدن به آن حتی در طول همه ی عمرش احساس گناه کند.

 بخششی که ما در پی آن  هستیم  متفاوت است. این بخشش از احساس  رحمی نشأت می گیرد که

گاه به طور طبیعی، خود به خود، صادقانه و سخاوتمندانه  و  در نتیجه تکمیل  شدن تک تک مراحل  التیام

روحی ظاهر می شود.

با زور نمی توان چنین احساسی را ایجاد کرد چنین بخششی، سطحی و تصنعی خواهد بود و حتی اگر

بتواند دیگران را گول بزند، در خود فرد احساس ریا و یأس ایجاد می کند.

 اگرچه بخشش را نمی توان به زور تحمیل کرد می توان مراحل رسیدن به آن را تسریع کرد، دو عامل می

تواند به این امر کمک کند:

 الف) اگر به این نتیجه برسید که فرد از روی غرض این کار را انجام نداده است و ممکن است حتی از تأثیر

رفتارش بی اطلاع باشد.

ب) اگر فرد مقصر صادقانه تغییر عقیده بدهد و خالصانه عذرخواهی کند.

 

به خاطرداشته باشید که ممکن است هیچ گاه نتوانید فرد مقصر را قانع کنید که بپذیرد باعث آزردگی شما

شده است، چه رسد به آن که او را وادار به عذرخواهی کنید.

 شما می توانید از طریق یک نامه یا در جلسه ای حضوری، برای فردی که مسئول می دانید :

 

الف) احساسات خود را توضیح دهید.

ب) تأثیر آن واقعه را بر زندگی خود بیان کنید.

 

اگر این کار را با آرامش و شهامت انجام دهید، احتمال دریافت توضیحات قانع کننده یا درخواست بخشش

از طرف فرد مسئول بیشتر می شود.

 

بحث بخشش را چگونه آغاز کنید:

 

·        در صورت تصمیم به ملاقات حضوری، صحبت های خود را از قبل بنویسید و تمرین کنید. این مسئله

به کنترل احساساتتان کمک می کند.

·        حاشیه نروید، تا آن جا که ممکن است سریع تر به اصل مطلب بپردازید.

·        تأکید کنید که در وضعیت شدید هیجانی قرار ندارید (این مسئله باعث می شود که آن ها موضعی

دفاعی به خود نگیرند)

·        اگر مناسبت دارد می توانید با آن ها برای مطرح شدن دوباره موضوع احساس هم دردی کنید( اگر

این کار برایتان سخت است ممکن است هنوز برای بخشش آماده نباشید).

·        طرف مقابل را به خاطر احساسات  ایجاد  شده  متهم  نکنید (مثلاً بگویید : " من احساس ... می

کنم " ، نگویید : " تو باعث شدی من احساس ... بکنم" )

·        انگیزه عملش را شما به او  نسبت ندهید. اگر فکر می کنید به مرحله بخشش کمک خواهد کرد از

خود او مستقیماً توضیح بخواهید.

·        اگر مسئولیتی متوجه شما بوده به آن اعتراف کنید.

·        با  صدایی  آرام و  یکنواخت  صحبت کنید ( مراقب  باشید  تن صدای شما حالت داد و فریاد یا اتهام

نداشته باشد- معمولاً این حالت خیلی راحت پیش می آید مگر اینکه آگاهانه خود را کنترل کنید)

·        صحبت ها را با عبارت های مثبت به پایان ببرید و خاطر نشان  کنید که  اگر آن ها عذرخواهی کنند

یا توضیح دهند چه تأثیری بر و حتی خود آن ها خواهد گذاشت.

 

(شما نمی توانید از پرواز پرنده غم بر فراز سر خود جلوگیری کنید، اما می توانید مانع

لانه کردن آن شوید.)

                                                                          ضرب المثل چینی

                       منبع:
همراز

نظرات 5 + ارسال نظر
علی یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:16 ق.ظ http://fun4all.blogsky.com

سلام اقای حسینی عزیز نماز روزه‌هاتون قبول یک روز که به من سر نزنی همش منتظرتم.باالاخره رفیق قدیمی‌و عزیز.
اقای حسینی از بزرگواریت ممنونم که به کار کوچیکی که من انجام میدم ارج میزاری اما واقعیت روشن:
کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرچه باشد در نوشتن شیر شیر
واقعا ارزش کار شما بی‌نهایته امیدوارم این راه روشنگرانت تا بی‌نهایت ادامه داشته باشه.
التماس دعا.

علی یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:22 ق.ظ http://fun4all.blogsky.com

سلامی دوباره اقای حسینی عزیز من وبلاگ شمارو لینک کردم اگر
تمایل داشتید منرو با نام عکس و مطلب لینک کنید.
یاعلی

[ بدون نام ] دوشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:30 ق.ظ

سلام اقای حسینی عزیز امیدوارم سلامت باشی و شاد.
گفتم یه سری به شما بزنم همراه با عرض ادب.
یا علی

علی دوشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:31 ق.ظ http://fun4all.blogsky.com

مشخصات یادم رفت.شرمنده

هستی=دختر خوب دوشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:01 ب.ظ http://sui-cide.blogfa.com/

____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________

بازم برو!


____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________



____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________


____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________

____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________


____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________


____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________

آپم ها بدو بیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد